توضیحات
بسیار پیش آمده است که در یک مهمانی یا موقعیتی
احساسی برای ما بوجود آمده و از پس آن تصمیمی را ایجاد کرده است..
به طور مثال تصمیم به تغییر اندام خود گرفته ایم؛ نیروی محرکی که در درون خود حس کرده و تلاش ها و برنامه ریزی هایی که انجام داده
اما بارها و بارها شاهد عدم موفقیت خود بوده ایم
و انگیزه های بعدی که از بین رفته است…
خوب است بدانیم هر تلاشی اگر آگاهانه نباشد، ضدانگیزه است و نیز انگیزه های احساسی هرگز دوامی ندارند..
چطور می شود انگیزه های فکورانه و تلاشی آگاهانه داشت؟